پدرم وصیت کرده بعد از فوتش چیزی به من نرسد
جایز نیست و همچنین است تخلف از آنچه خدا فرموده است، نظیر سهم دختر را به اندازه سهم پسردادن، پدر و مادر را از ارث محروم کردن و مانند اینها.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- زهرا سپید نامه(وکیلپایهیک دادگستری)- بزرگترین استرس و نگرانی والدین در سنین بالا بخصوص آنهایی که مال و منالی دارند این است که بعد فوتشان بچهها به جان هم بیفتند و سر تقسیم اموال به جای مانده اختلاف پیدا کنند. برای حل این معضل انواع و اقسام فکرها به ذهن والدین میرسد. بعضی از آنها کارایی دارد و برخی ندارد. برخی والدین سعی میکنند تقسیم ارث را به طور کامل مدیریت کنند. برخی دلشان میخواهد فرزند سرکش را مجازات کرده و او را از ارث محروم کنند در قبال آن به فرزند محبوبی ارث بیشتری بدهند. اما از اینها گذشته این مجال فرصت خوبی است که مسائل مربوط به ارث را بررسی کنیم.
مشخصات موکل
نام: مینا
سن: چهل سال
شرایط خانوادگی: متاهل و دارای دو فرزند پنج و یازده ساله
وضعیت ظاهری: شکسته و عزادار. به تازگی پدرش را از دست داده
موضوع پرونده: تقسیم ارث
روزهای آخر پدرم
پدرم مرد خوبی بود. خدا بیامرزدش با همه سختگیریهایی که به من کرد وقتی خودم بچهدار شدم بیشتر درکش کردم. متاسفانه خیلی نمیتوانست آدمها را ببخشد. من را هم هیچ وقت نبخشید حتی وقتی بیست سال از عمر ازدواجم گذشت و بچههایم بزرگ شدند هیچ وقت حاضر نشد آنها را ببیند. حتی وقتی دید شوهرم مرد خوبی بوده و چشم به مال و ثروت ما نداشت. نمیخواهم پشت مرده صحبت کنم و راستش تا به حال هم سکوت کرده بودم تا اینکه بعد از مراسم وقتی وارد خانه پدرم شدم، شام و ناهارها را که دادند و خرجها را که کردند. بالاخره نشستند دور هم وصیتنامه پدر را باز کردند چیزی دیدم که حسابی مرا به هم ریخت.
بیمهری پدر بعد از مرگ هم ادامه داشت مرا به خاطر ازدواجی که همیشه با آن مخالف بود، از ارث محروم کرده بود و نوشته بود حتی یک ریال از این همه دارایی هم به مینا نرسد. اینجا بود که دیگر بریدم. چقدر کینهای بود پدر من! این همه ثروت که حق من بود را از من گرفت و بین خواهر و برادرانی که در پولهایش غلت زده بودند تقسیم کرد.... خانم وکیل میخواهم بدانم راهی هست که ارثم را از خواهر و برادرهایم بگیرم؟ این وصیتنامه چقدر ارزش دارد و اصلا چیست؟ سهمالارث من و مادرم که او هم پا به سن است چگونه محاسبه میشود؟
مثل فیلم خارجیها
در این سالها که وکیل شدهام مینا اولین کسی نیست که این سوال را از من میپرسد. این سوال انگار گوشه ذهن بیشتر کسانی که والدین ثروتمند دارند جا خوش کرده علتش هم شاید تربیت پدر و فرزندی یا گرمی بساط فیلمها و سریالهای خارجی باشد. اینکه یکی را از ارث محروم میکنند و بدبخت و عقدهای میشود و نهایتا میآید که انتقام بگیرد اما در پاسخ صریح و بیحاشیه مینا باید بگویم که:
هر فردی در زمان حیات خود میتواند وصیتی درباره ماترک خود(اموال بجای مانده پس از مرگش) نماید. مثلا قدری از اموال را جهت امور خیریه یا حتی فرد خاصی وصیت نماید. اما این میزان به هیچ عنوان نمیتواند به بیش از ثلث (یک سوم) اموال تجاوز نماید. یعنی اگر این فرد کل اموالش را فرضا برای امور خیر وصیت نماید، پس از مرگ او، وصیتش فقط نسبت به یک سوم از اموالش نافذست و الباقی قدرالسهم وراث میگردد.
حال میتوان گفت ورثه را تا ثلث از اموال میتوان محروم نمود؛ یعنی پدر نمیتواند فرزندش را بیشتر از سهم فرزند در یک سوم اموال محروم کند و برای باقی وصیتنامه باید کل ورثه از جمله خود شخصی که قرار است محروم شود به این امر رضایت دهد.
اما یک استثنا در این میان وجود دارد :کافر از مسلمان ارث نمیبرد اما مسلمان از کافر ارث میبرد. فرض کنید، در خانوادهای پدر و مادر مسلمانند. به پیروی از ایشان نیز فرزندانشان مسلمان میشوند اما یکی از فرزندان درحالی که به بلوغ رسیده است از دین مبین اسلام خارج شده و اصطلاحا کافر میشود. فرقی نمیکند به سایر ادیان بگراید یا اصلا مسلک بی دینی را اختیار نماید. دراین حالت نیز به موجب شرع و قانون، این فرزند پس از مرگ هریک از مورثان خود، از ارث محروم گردیده و قدرالسهم مفروض ارث او بین سایر وراث منقسم (تقسیم) میگردد. این حالت نیز نه به خاطر (مثلا پدر) بلکه به دلیل دستور دین و قانون است.
پس بنابر آنچه گفته شد، مثلا یک پدر نمیتواند به دلیل اعتراض به فرزندش یا اجبار وی به انجام کاری بگوید «تو را از ارث محروم میکنم!» و اصولا هیچ کس را نمیتوان بر اساس تمایلات شخصی از ارث محروم کرد.
البته محروم کردن برخی از وارثان از ارث یا تغییر میزان سهم ایشان اگرچه به طور مستقیم امکان پذیر نیست اما به صورت غیرمستقیم و از راههای دیگر ممکن است مثل اینکه شخص اموال خود را در زمان حیاتش فقط میان بعضی از خویشان خود تقسیم کند و در واقع برای پس از مرگش مالی باقی نگذارد تا به ارث برسد یا اینکه قسمتی از اموال خود را در زمان حیاتش مثلا به برخی از فرزندانش منتقل کند که در در این صورت باقیمانده اموال او پس از مرگش مطابق قواعد ارث به تمام ورثه منتقل شود که در این صورت باقیمانده اموال او پس از مرگش مطابق قواعد ارث به تمام ورثه منتقل میشود و نتیجتا کسانی که قبل از فوت مورثشان مالک قسمتی از اموال او شده بودند مجددا از طریق ارث هم مالک بخش دیگری از آن شده و در عمل از سهم بیشتری از اموال بهره مند میشوند.
وصیتنامه
جالب است بدانید که وصیت نامه نویسی هم برای خودش حساب و کتابی دارد و در قانون ما هر وصیتنامه ای معتبر نیست. در حقیقت وصیت یکی از عقودی است که در قانون مدنی مورد تصریح قرار گرفته جزء عقود معین است و اگر مطابق شرایط قانونی صورت پذیرد از هر حیث معتبر و دارای ارزش قانونی و عملی است البته این را بدانید که همان طور که گفتم: وصیت در امور مالی صرفا تا ثلث ماترک متوفی (یک سوم اموال به جا مانده از متوفی ) نافذ است و بیش از ثلث نیاز به تنفیذ ورثه دارد ( ورثه باید آن را اجازه بدهند) و اگر تنفیذ نکنند مقدار بیش از ثلث نافذ نخواهد بود.
به هر حال ورثه نمیتوانند از اجرای وصیتنامهای که مطابق قانون تنظیم شده شانه خالی کنند اما اگر وصیت بدون رعایت مقررات قانون انجام شود طبیعتا فاقد اعتبار خواهد بود. مثلا اگر شخصی بخواهد به موجب وصیت میزان سهم الارث وارثان خود را تغییر دهد این امر برخلاف قانون ما و بیاعتبار است و یا اگر مال مورد وصیت بیش از ثلث اموال او در زمان فوتش باشد چنانکه نافذ نخواهد بود. همین طور اگر وصیتنامه در یکی از قالبهای قانونی تنظیم نشود اعتبار آن زیر سوال میرود. قانون امور حسبی سه نوع وصیتنامه را نام برده که عبارتند از وصیتنامههای رسمی، خود نوشت و سری، وصیتنامهها باید به یکی از سه شکل مزبور تنظیم شوند.
وقتی پدر نیست
حال که بحث به اینجا کشید بد نیست کمی در مورد وصیتنامه و نقش ورثه و دیون متوفی و... صحبت کنیم. ورثه، در حقیقت قائم مقام متوفی (کسی که فوت کرده) در امور مالی او هستند و از این نظر حق تصرف فوری در ترکه را دارند اما این تصرفات در ابتدای کار محدود به اداره و نگهداری ترکه و پرداخت بدهیهای متوفی و انجام تکالیف قانونی دیگری است که برعهده آنان قرار دارد، بنابراین اگر اشخاصی از متوفی طلبکار باشند یا متوفی نسبت به ترکه وصیتی کرده باشد تصرفات مالکانه ورثه (مانند فروش و هبه و از قبیل اینها) درست نیست مگر اینکه از طلبکاران اجازه گرفته باشد و هر گونه دخل و تصرف با رضایت آنها باشد.
شاید برایتان این سوال پیش آمده باشد که حقوق و دیونی که باید از محل ترکه پرداخت شود دقیقا چیست؟
این حقوق به ترتیب عبارتند از :
1. هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفی
2. هزینههای ضروری مانند هزینههای حفظ و اداره ترکه
3. طلب بستانکاران متوفی
4. مورد وصیت یا به اصطلاح موصی به بعد از اینکه این حقوق تأدیه شد ورثه میتوانند در ماترک تصرفات مالکانه و ناقله کنند.
به ترتیب به این معناست که از انجام هرکدام به ترتیب شماره به دیگری اولویت دارد به این معنی که باید ابتدا شماره بالاتر را پرداخت و بعد اگر پولی ماند سراغ شماره بعدی رفت.
پس در مرحله اول هزینه کفن میت باید پرداخت شود. مرحله بعد به هزینههای ضروری اداره و نگهداری ترکه اختصاص دارد، زیرا این هزینهها برای حفاظت از ترکه ضروری است و در واقع برای تأمین حقوق بدهکاران نیز ضروری است از این جهت برتأدیه دیون تقدم دارد. در مرحله بعد دیونی که دارای وثیقه از عین ترکه هستند باید ادا شوند، مرحله پس از آن به پرداخت سایر دیون یعنی دیونی که فاقد وثیقه هستند اختصاص دارد. البته پرداخت این دیون نیز ترتیب خاصی دارد بدین معنا که پرداخت بعضی از این دیون نیز مقدم بر برخی دیگر است. به هر حال پس از ادای این دیون سرانجام نوبت به مورد وصیت میرسد که باید از ماترک جدا (مالی که از متوفی به جا مانده) و به موصی له (کسی که برایش وصیت شده) داده شود.
و اما بدهیهای متوفی عبارتند از :
1. حقوق خدمه خانه متوفی برای مدت یک سال آخر قبل از فوت وی
2. حقوق کارکنان بنگاه متوفی برای مدت شش ماه قبل از فوت او
3. دستمزد کارگران روزمزد یا کارگرانی که هفتگی مزد میگیرند برای مدت سه ماه قبل از فوت
البته باید توجه داشت که تبصره 1 ماده 13قانون کار مطالبات کارگر را به طور مطلق و بدون قید مدت جزو دیون ممتاز برشمرده است که البته در تفسیر این تبصره اختلاف نظرهایی میان حقوقدانان وجود دارد که جای طرح آن در اینجا نیست. به هر حال در مرحله بعد از بستانکاران مزبور اشخاصی قرار دارند که اموال آنها تحت عنوان ولایت یا قیمومیت تحت اداره متوفی بوده و وی از جهت ولایت یا قیمومیت به مولی علیه خود بدهکار شده است. اولویت بعد به دیون مربوط به خدمات پزشکی و درمانی مربوط به متوفی و خانواده وی در ظرف سال قبل از فوت او مربوط میشود و بالاخره آخرین دین ممتاز مربوط است به زوجه متوفی که نسبت به نفقه معوقه خود به هر میزان که باشد برسایر طلبکاران ارجحیت دارد و نسبت به مهریه خود به میزانی بسیار جزئی که دیگر امروزه در حکم هیچ است. بنابراین باید مهریه زن را عملا از شمار دیون ممتاز متوفی خارج دانست در هر حال پس از پرداخت طلب بستانکاران یادشده نوبت به سایر بستانکاران متوفی میرسد.
مالیات بر ارث
یکی از مسائلی که افراد در مورد آن نگرانی بسیار دارند و با آن درگیرند بحث مالیات بر ارث است:
وراث طبقات اول و دوم شهدای انقلاب هم از پرداخت مالیات بر ارث معاف هستند از اموال موضوع ماترک کسر میشوند و بقیه ماترک 80درصد اوراق مشارکت و سپردههای متوفی نزد بانکهای ایرانی و همچنین 50درصد ارزش سهام متوفی در شرکتهایی که سهام آنها در بورس پذیرفته شده و 40درصد ارزش سهام با سهمالشرکه متوفی درسایر شرکتها و بالاخره 40درصد ارزش خالص دارایی متوفی در واحدهای تولیدی و صنعتی و معدنی و کشاورزی هم از شمول مالیات بر ارث معاف هستند.
٭ ٭ ٭
مسأله ارث یکی از مهمترین و پیچیدهترین مسائل مطرح در جامعه بوده و همین امر هم باعث شده تا سئوالات پیرامون آن زیاد باشد قطعاً شما هم سوالات زیادی دارید که پاسخش را میتوانید در شماره بعد بخوانید.
سخن بزرگان
برای کسانی که به قانون بسنده نمیکنند و دلشان میخواهد حتما از چم و خم فقهی چیزها سر در بیاورند بگویم که در این قسمت به بررسی فقهی و فتاوی در خصوص محرومیت از ارث میپردازیم: گاهی اوقات در جامعه دیده میشود به سبب بروز برخی اختلافها بین والدین و فرزندان، والدین اقدام به محروم کردن فرزند خود از ارث مینماید.آیا این اقدام شرعا صحیح است؟
آیت الله امام خامنهای:
اگر مراد وصیّت است، نافذ نیست.
آیت الله سیستانی:
از یک سوم اموال میتواند محروم کنند به این نحو که وصیت کنند به دیگران داده شود.
آیت الله مظاهری:
جایز نیست و همچنین است تخلف از آنچه خدا فرموده است، نظیر سهم دختر را به اندازه سهم پسردادن، پدر و مادر را از ارث محروم کردن و مانند اینها.
آیت الله مکارم شیرازی:
هر فردی تنها مجاز است یک سوم از داراییهایش را وصیت کند و مابقی در اختیار تمامی وراث است.
آیت الله صافی گلپایگانی:
در زمان حیات هر کس میتواند اموال خود را هر گونه که بخواهد مصرف کند ولی محروم نمودن بعضی وراث خوب نیست و نسبت به ترکه بعدالموت خود به مقدار ثلث ترکه، حق واگذاری به هر کس که بخواهد دارد و در زائد بر ثلث حق ندارد.
ارسال نظر