آیا میدانید ما با 3 لیتر آب آشامیدنی چه کار میکنیم؟

آن را در آفتابه یا سیفیون ریخته و مدفوع خود را با آن به درون چاه فاضلاب هدایت میکنیم.

سپس با چند لیتر دیگر به شستشوی و طهارت مجرا میپردازیم.

در گذشته قومی بودند که در اثر فراوانی نان در سرزمینشان در ابتدا مبادله کالا با نان میشده اما بعدها آنقدر نان فراوان و بی ارزش میشود که نه تنها کاسبان کالایی را در برابر نان نمیفروختند، بلکه عده ای پس از مدفوع کردن با گوشه ای از نان خوراکی خود را پاک کرده و باقی را در خارج از شهر به کوهی از نان های مدفوع مالی شده پرت میکرده اند.

خداوند چنان قحطی ای به آنان میدهد که مجبور میشوند به آن کوه نان مدفوع مالی شده مراجعه کرده و بخش هایی از نان را که تمیزتر بوده استعمال کنند و برای این کار صف میبستند و جیره خود را دریافت میکردند.

حال حکایت ماست که آبی کاملا آشامیدنی را در راستای پاک کردن مدفوع خود و استفاده های دیگری چون حمام با چندصد لیتر آب و شستن ماشین و حیاط منزل و کولر آبی و درختانمان و ... استفاده میکنیم. اگرچه آب تصفیه نشده در اختیار ما نیست اما لااقل میتوان کمتر اسراف کرد و برخی کارها را مانند شستشوی ماشین میتوان در مراکز مربوطه که در گوشه و کنار شهر هم هست انجام داد. یا حیاط منزل را به جای شستشو با فشار آب جارو زد. در کامنت اول موارد دیگری را خواهم گفت.

پ.ن:
این مطلب بیشتر در مورد تهرانی هاست.

پ.ن:
منظور گروهی از قوم سبا میباشد.